هر چی میخواستم زیر بار نرم ولی بار سنگین بود کمرم شکست.
تعادل نداریما ، این چه وضعیه ، این چرا اینجوریه ، هوا افتضاحه ، ندا بی ندا ، سر و صورتم ریخته به هم ، موهام کوش پس ، سر حال نیستم ، پا پوووووووش ، جوراب ، سر تخته میشورن و بعد میخورن ، هوای دم صبح ، رنگ آخر شب ، تیکه های گیلاس ، اخبار دلشوره ، معشوقه های بد قواره ، گفتم گفتیم گفت ، دلار دلار راه رفتن ،تسخیر دیوار، تهدید بیمار ، فتح تپه ها ، دست دادنای الله بختکی ، دیسک کمر و از همه مهم تر من ....
نوشته شده در چهارشنبه ۱۴۰۱/۱۲/۲۴ساعت 13:15 توسط محمدحسن عطوفی|
سنگ کاغذ قیچی...برچسب : نویسنده : tarheaval بازدید : 43